بسم الله الرحمن الرحیم
زنگ خطرهای زودرس حساس درکالبد بشری
در جسم بشری نشان های دالّ بر عظمت خداوند سبحان وجود دارد، که برخی نامیده اند، و برخی دولت های پیشرفته ی این زنگ خطر بدن انسان دانشمندان آن را به روزگار دستگاه هایی اختراع می نمایند، که به زنگ خطرهای زودرس و هشداردهنده موسوم اند، و این جسمی که خداوند آن را در زیباترین شکل و سیما آفریده است، آن را با این دستگاه ها آراسته است، و آنها را در پوست به کار گذاشته است، پوست سطحی است که شبکه ی عظیمی از عصب ها را می پوشاند، و تراکم عصب ها در زیر سطح پوست چیز باشکوه و شگفت انگیز می باشد، و این عصب ها به ذره هایی خاص منتهی می شود و هر کدام از آنها به رساندن حس و پیام معینی اختصاص دارند ....
ادامه مطلب ...بسم الله الرحمن الرحیم
آیا ایشان بدون هیچگونه خالقی آفریده شد ه اند؟و یا خودشان آفریدگارند؟
خداوند در قرآن می فرماید :
و در خودتان نشانه هایی در حقانیت خداوند وجوددارد آیا آنها را نمی بینید (ذاریات آیه 21)
کالبد بشری از سلو لها تشکیل یافته، و سلول واحد اساسی است که موجود زنده از آن تشکیل می یابد، و در کالبد انسان بیشتر از صد تریلیون، یعنی هزارها میلیون سلول وجود دارد، و سلول موجود زند های است، که با حواس ما قابل تشخیص و رؤیت نیست، و از جمله گلبول هایی که نیازمند میکروسکوپ می باشد که شیء را صد و چهل برابر نماید تا با چشم دیده شود گلبول های قرمز می باشد، چون اگر گلبو لهای قرمز را صد و چهل مرتبه بزر گتر کنیم با چشم آن را می بینیم، و وزن آن یک میلیاردم گرم می باشد، و بدن انسان در هر ثانیه صد و بیست و پنج میلیون سلول را از بین می برد، و سلو لها هر هفته جوانی خود را تجدید می نمایند، و اصل و پایه ی تمام این سلول ها که صد تریلیون می باشند، سلول آمیخته ی امشاج نطفه می باشند که قرآن به آن اشاره نموده و می فرماید :
ادامه مطلب ...بسم الله الرحمن الرحیم
کالبد انسان
در زندگی هرکدام از انسان ها نشانه های اعجازآوری است که آشکارا بر عظمت خدای عزّ و جلّ دلالت می نماید، از جمله آنها کالبدی است که از هر چیز به ما نزدیک تر است، در سر هر کدام از ما سیصد هزار تار مو وجود دارد، که هر مو دارای پیاز، رگ، سرخرگ، ماهیچه، عصب، غده ی چربی و وراثتی می باشد. و شبکیه ی چشم دارای ده قسمت می باشد، که در بین مخروط چشم و کمانک آن صد و چهل میلیون گیرنده نور یافت می گردد، و عصب بینایی که از چشم به مغز می رسد شامل پانصد هزار تار عصبی است. و ...
ادامه مطلب ...بسم الله الرحمن الرحیم
دین ستیزی و له له زدن سگ...
آیه 175 سوره اعراف از
کسی صحبت میکند که آیات خدا را دور انداخته و بجای آن پیوسته هوس خود را دنبال
کرده، و در ادامه آن آیه 176 چنین می گوید:
وَلَوْ شِئْنَا
لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ
فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ
یَلْهَث ذَّلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا فَاقْصُصِ
الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ
و اگر می خواستیم او
را با آیات خود بلند می کردیم ولی او زمین گیر شد (یعنی اگر ما می خواستیم برای او
تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم او را بلند می کردیم،
بسم الله الرحمن الرحیم
چرخیدن چشم ناشی از
ترس
أَشِحَّةً
عَلَیْکُمْ فَإِذَا جَاء الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ
أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشَى عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ
سَلَقُوکُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَیْرِ أُوْلَئِکَ لَمْ
یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ
یَسِیرًا (احزاب آیه
ی19)
آنها نسبت به شما بخیلند، (از یارى شما و انفاق درباره هدف شما دریغ مىورزند)
و چون ترسى فرارسد آنها را مىبینى که به سوى تو مىنگرند در حالى که چشمانشان (از
ترس) در حدقه مىچرخد مانند کسى که از جهت مرگ بیهوشى بر او مستولى مىشود، و چون
ترس زایل شد شما را با زبان هاى تند و خشن آزار مىدهند، آنها بر خیر (ى که از
پیروزى و غنیمت به شما برسد) بخیلاند، آنان (در حقیقت) ایمان نیاوردهاند پس
خداوند همه عمل هاى (خیر) آنها را حبط و باطل کرده، و این (کار) بر خدا آسان است
بسم الله الرحمن الرحیم
مغزی که چیزی ندیده، نشنیده و نگفته فکر نیز نمی کند
وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ
إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ
یَعْقِلُونَ (بقره آیه ی 176)
و
بحث کردن با کسانیکه ایمان نمی آورند، مانند این می ماند که کسی با کسیکه غیر از
صدای معمولی و بانگ چیزی را تشخیص نمی دهد جر و بحث کند. اینها کـَر و گنگ و کور
مادرزادی هستند. به این خاطر اینها فکر نیز نمی کنند
تفسیر
آیه...
و
مثل الّذین کفروا کمثلالّذى ینعق بما لایسمع الّا دعاءً و نداءً
و مثل و وصف تو اى پیامبر در دعوت کسانى که کفر
ورزیدهاند، همچون وصف کسى است که حیوانى را که جز صدا و ندایى نمىشنود، براى
نجات از خطر بانگ مىزند.
قرآن شریف در این آیه شریفه به این واقعیت مىپردازد که چرا
کافران دربرابر دعوت پیامبر (ص) به توحید و تقوا، بجاى تحقیق، به دنبالهروى
واپسگرایانه تمسّک مىجویند؟!