بشارت دین

حضرت علی(ع): آن کسی که پژوهش را استمرار نمی بخشد از درک دانش بی نصیب است ...

بشارت دین

حضرت علی(ع): آن کسی که پژوهش را استمرار نمی بخشد از درک دانش بی نصیب است ...

گفتگو خداوند با پیامبر در معراج

بسم الله الرحمن الرحیم

گفتگو خداوند با پیامبر در معراج

خداى سبحان برسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: اى احمد صلى الله علیه و آله و سلم ! هیچ میدانى کدام زندگى گواراتر، و کدام حیات جاودانه تر است ؟ عرضه داشت : پروردگارا، نه ، فرمود: اما عیش گوارا، آن عیشى است که صاحبش از ذکر و یاد من سست نشود، و نعمت مرا فراموش نکند، و جاهل به حق من نشود، شب و روز رضاى مرا طلب کند.

و اما حیات جاودان ، آن حیاتى است که

 


 یکسره و همه دقائقش به نفع صاحبش تمام شود، و آنچنان در بهره گیرى از آن حریص باشد، که دنیا در نظرش خوار گردد، و کوچک شود، و در مقابل ، آخرت در نظرش عظیم شود، و خواست مرا بر خواست خودش مقدم بدارد، و همواره در پى بدست آوردن رضاى من باشد،

حق نعمتم را عظیم شمرد، رفتارى را که با او کردم بیاد آورد، شب و روز در برابر هر کار زشت و گناه مراقب من باشد، قلب خویش ‍ را از آنچه ناخوشایند من است پاک کند، شیطان و وساوس او را دشمن بدارد، و ابلیس را بر قلب خود مسلط نسازد، و در آن راه ندهد.

که اگر چنین کند، محبتى در دلش مى افکنم که فکر و ذکرش ، و فراغ و اشتغالش ، و هم و غمش ، و گفتگویش همه از نعمت هاى من شود، آن نعمت ها که به سایر اهل محبتم دادم ، و در نتیجه چشم و گوش دلش را باز کنم ، تا دیگر با قلب خود بشنود، و با قلب ببیند، و به جلال و عظمتم نظر کند، و دنیا را بر او تنگ کنم ، و آنچه لذت دنیائى است از نظرش بیندازم ، تا حدى که آنرا دشمن بدارد.

و همانطور که چوپان گله را از ورطه هاى هلاکت دور مى کند من او را از دنیا و آنچه در آنست دور مى کنم ، آنوقت است که از مردم مى گریزد، آنهم چه گریزى ؟ و در آخر از دار فنا به دار بقاء، و از دار شیطان به دار رحمان منتقل میشود.

اى احمد! من او را بزیور هیبت و عظمت مى آرایم ، این است آن عیش گوارا و آن حیات جاودان ، و این مقام خاص دارندگان رضا است ، پس هر کس بر وفق رضاى من عمل کند، مداومت و ملازمت بر سه چیز را باو بدهم ، اول آنکه با شکرى آشنایش مى کنم ، که دیگر (مانند شکر دیگران ) آمیخته با جهل نباشد، و قلبش را آنچنان از یاد خودم پر کنم ، که دیگر جائى براى نسیان در آن نباشد و آنچنان از محبت خودم پر کنم ، که دیگر جائى براى محبت مخلوقها در آن نماند.

آنوقت است که وقتى به من محبت میورزد، به او محبت میورزم ، و چشم دلش را بسوى جلالم باز مى کنم ، و دیگر هیچ سرى از اسرار خلقم را از او مخفى نمى دارم و در تاریکیهاى شب و روشنائى روز با او راز میگویم ، آنچنان که دیگر مجالى براى سخن گفتن با مخلوقین و نشست و برخاست با آنان برایش نماند، سخن خود و ملائکه ام را بگوشش مى شنوانم ، و با آن اسرار که از خلق خود پوشانده ام آشنایش سازم .

جامه حیا بر تنش بپوشانم ، آنچنان که تمامى خلایق از او شرم بدارند، و چون در زمین راه مى رود، آمرزیده برود، ظرفیت و بصیرت قلبش را بسیار کنم ، و هیچ چیز از بهشت و آتش را از او مخفى ندارم ، و او را با آن دلهره ها و شدائد که مردم در قیامت گرفتارش آیند، و با آن حساب سختى که از توانگران و فقراء و علماء و جهال مى کشم ، آشنایش مى سازم ، وقتى او را در قبر مى خوابانند، نکیر و منکر را بر او نازل کنم ، تا با زجوئیش کنند، در حالیکه هیچ اندوهى از مردن ، و هیچ ظلمتى از قبر و لحد، و هیچ همى از هول مطلع نداشته باشد.

آنگاه میزانى برایش نصب کنم ، و نامه اى برایش بگشایم ، و نامه اش را بدست راستش بدهم ، او را در حالیکه باز، و روشن است ، بخواند و آنگاه بین خودم و او مترجمى نگذارم ، این صفات دوستداران است .

اى احمد! هم خود را، هم واحد کن ، و زبانت را زبانى واحد، و بدنت را بدنى زنده ساز، که تا ابد غافل نماند، چه هر کس از من غافل شود، من در امر او بى اعتنا شوم ، دیگر باکى ندارم که در کدام وادى هلاک شود.

منبع: تفسیرالمیزان علامه طباطبایی از ارشادالقلوب دیلمی


اللهم عجل لولیک الفرج

به امید ظهورش 3 صلوات

نظرات 2 + ارسال نظر
یاس سفید 28 خرداد 1392 ساعت 11:57 ب.ظ

سلام مطمئنم من اولین نفری ام که این مطلبو میخونم خیلی قشنگ بود موفق باشید راستی سفرتونم به خیر باشه ایشالا خداحافظ
یا حق

مچکرم
یا علی

رها 11 تیر 1392 ساعت 12:34 ق.ظ

سلام وبلاگ عالی داری پست قشنگی بود از تمام مطالب سایتتون لذت بردم به خاطر زحماتتون ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد