بشارت دین

حضرت علی(ع): آن کسی که پژوهش را استمرار نمی بخشد از درک دانش بی نصیب است ...

بشارت دین

حضرت علی(ع): آن کسی که پژوهش را استمرار نمی بخشد از درک دانش بی نصیب است ...

مغزی که فکر نمی کند !!!

بسم الله الرحمن الرحیم

مغزی که چیزی ندیده، نشنیده و نگفته فکر نیز نمی کند

وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ  

 یَعْقِلُونَ (بقره آیه ی 176) 

  و بحث کردن با کسانیکه ایمان نمی آورند، مانند این می ماند که کسی با کسیکه غیر از صدای معمولی و بانگ چیزی را تشخیص نمی دهد جر و بحث کند. اینها کـَر و گنگ و کور مادرزادی هستند. به این خاطر اینها فکر نیز نمی کنند


تفسیر آیه...


و مثل الّذین کفروا کمثل‏الّذى ینعق بما لایسمع الّا دعاءً و نداءً 

 و مثل و وصف تو اى پیامبر در دعوت کسانى که کفر ورزیده‏اند، همچون وصف کسى است که حیوانى را که جز صدا و ندایى نمى‏شنود، براى نجات از خطر بانگ مى‏زند. 


قرآن شریف در این آیه شریفه به این واقعیت مى‏پردازد که چرا کافران دربرابر دعوت پیامبر (ص) به توحید و تقوا، بجاى تحقیق، به دنباله‏روى واپسگرایانه تمسّک مى‏جویند؟!


در تفسیر و تأویل این آیه شریفه، دیدگاههاى متفاوتى وجود دارد:

جمعى از مفسّران با نقل روایتى از پنجمین امام نور (ع)، برآنند که تفسیر واقعى آیه شریفه این است که: داستان تو با کافران و دعوت آنان به توحید و تقوا، داستان بانگ‏زدن شبان دلسوز و آگاه به چهارپایان است؛ چرا که اینان بسان چهارپایان، تنها نداى دعوت تو را مى‏شنوند و روح و جان پیام تو را درنمى‏یابند، و بجاى گوش جان سپردن به وحى و تفکّر در آن، از حق روى برمى‏تابند و حق‏ستیزى مى‏کنند.


با این بیان، آیه اینگونه شروع مى‏شود:

مثل‏الدّاعى للّذین کفروا الى‏الایمان...

دیگر معتقدند تفسیر آیه این است که: داستان ما یا تو اى پیامبر با کفرگرایان، مانند داستان چوپان و چهارپایان است...

بعضى مى‏گویند منظور این است که: وصف کافران در پرستش و خواندن بتها، بسان وصف چوپانى است که چهارپایان را مى‏خواند و آنان چیزى جز صدا نمى‏فهمند.
با این بیان، همانگونه که کسى که چهارپایان را با این وصف مى‏خواند، عنصرى ناآگاه است، کافران نیز که بتهاى بیجان و ساخته دست خویش را مى‏خوانند و مى‏پرستند، از آنها نادان‏ترند؛ چرا که چهارپایان صدا را مى‏شنوند و مفاهیم را درنمى‏یابند، امّا بتها و معبودهاى اینان صدا را نیز نمى‏شنوند.
و برخى مى‏گویند: منظور این است که داستان کافران در این مورد که بتهاى بیجان خویش را مى‏خوانند، بسان داستان چوپانى است که چهارپایان را آواز مى‏دهد، درحالیکه مى‏دانیم آنها چیزى جز صدا را درنمى‏یابند.


با این بیان، دو واژه «نداءً» و «دعاءً» با فعل «ینعق» منصوب مى‏شوند؛ و «اِلّا» نیز زایده است.


و دسته‏اى نیز اعتقاد دارند منظور این است که: مَثَل کافران، بسان مثل گوسفندى است که بانگ بانگ‏دهنده را نمى‏فهمد.

و به عقیده ما، دیدگاه نخست بهتر است.

صمٌّ بکمٌ عمىٌ فهم لایعقلون

آنان کر، لال و نابینا هستند؛ از این رو، حقایق و مفاهیم ارزشمند و انسانساز آسمانى را درنمى‏یابند.


نکته آیه:
آدم کـَر و گنگ و کور مادرزادی فکر نمی کند.

همانطور که آیه مطرح کرده مغـزی که هیچگاه چیزی نشنیده و نگفـته و نـدیـده، در واقع فکر هم نمی کند و نمی تواند بکند.

آیه بحث کردن با کسانیکه بخداوند ایمان نمی آورند (یعنی کسانیکه برای خود موضعی دارنـد و روی آن ایستاده اند و دنبال شناخت نیستند)، به جر و بحث کردنِ کسی با حیوان و یا با کسی که زبان ما را نمی داند تشـبیه کرده است. در صورت "جر و بحث" با حیوان و یا کسی که زبان ما را نمی داند، آنها از آنچه گفـته می شود فقط صدای عادی و بانگ را از هم تشخیص می دهـند.


 

صدق الله العلی العظیم 


الهم عجل لولیک الفرج 

  

به امید ظهور مهدی زهرا که هزاران البته نزدیک است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد